فرياد فاطمه پشت در
فضه چهره فاطمه (س) را آنگاه که بين در و ديوار ماند، در خاطرنگاه داشت. لحظهاي که فاطمه تنها او را صدا کرده و به کمک طلبيد. خليفه دوم (عمر)ميگويد: هيزم جمع کرده در را آتش زدم. فاطمه پشت در مانع از ورودم شد...
وقتي کشتههاي بدر و احد را که به دست علي هلاک شده بودند به ياد آوردمبرافروختم و لگدي بر در زدم فاطمه در پشت در بود چنان در خانه را فشار دادم کهکودکش (محسن) سقط شد. فاطمه چنان ناليد که گويا مدينه زير و رو شد و داد زد:
آه اي فضه به سويم بيا و مرا درياب به خدا قسم کودکم کشته شد.[1] .
1- بحار الانوار ج 8 ص 230
ارسال توسط قناد
آخرین مطالب
صفحه قبل 1 صفحه بعد